اعتراف می کنم؛
دانه ی کاموای بافتنی که از روی یک میل به روی میل دیگر می سُرد، دلم می رود. انگار واقعا این کار را دوست دارم. با بافتن، ذوق می کنم.
پ.ن.1. می توانم ساعت ها بی وقفه ادامه بدهم، ببافم و ببافم و ببافم...
پ.ن.2. بالاخره بخشی از هارمونی موزیک درونم را یافتم
پست مرتبط: faces in the crowd