چه اشتباه است وقتی فکر کنی، بار روی دوشت را سپردی به مردت، از وقتی زن شدی.
تازه چه بارهای سنگین تر و کارهای سخت تری بر عهده ات میگیری. به اختیار نه که به اجبار.
وظایف سخت اما دلپذیر.
مردت خسته است اما بخاطر تو به روی خودش نمی آورد. برای تو لبخند میزند، تو هم بی حوصله ای (به همین دلیل انجام وظیفه ات سخت می نماید)
از یک سو نگران خستگی اش هستی، اما آخر از سوی دیگر دلت او را می خواهد.
بلدی که چگونه بخندانی اش و این کار را دوست داری. پس دلت را به دریا می زنی و شب زیباتر می شود.
پ.ن.آخر. عنوان از کتاب روز نوشت تغییرات اثر کاترین راب برگرفته شده است
با یک جمله تمام اطافیانتان را دعا کنید:
«خدایا! مرا آدم کن»
پ.ن. عنوان را دوباره ببینید!
نهال مهر بس باد اینکه کِشتم
چک بیزاری از خوبان نوشتم
پ.ن.1. بیت برگرفته از منظومه «ویس و رامین» است به قلم فخرالدین اسعد گرگانی. قرن پنجم هجری است
پ.ن.2. یعنی در این سرزمین، در قرن پنجم هجری، «چک» موجود و مرسوم بوده است!
مرا گویی تو را صبرست چاره
چه آسانست کوشش بر نظاره
پ.ن.1. معنی: به من می گویی که :" چاره تو در صبر کردن است". کوشش و جان کندن از نگاه کسی که فقط به نظاره ایستاده چه آسان است.
بخورد آنگاه با مادرش سوگند
به دین روشن و جان خردمند
به یزدان جهان و دین پاکان
به روشن جان نیکان و نیکان
به آب پاک و خاک و آتش و باد
به فرهنگ و وفا و دانش و داد
پ.ن.1. روزگاری بود که قسم راست مردمان این سرزمین به فرهنگ و دانش و خرد بود
پ.ن.2. کـــــــــــاش، دوباره روزی همینگونه گردد.
پ.ن.3. شعر بخشی از منظومه «ویس و رامین» است به قلم فخرالدین اسعد گرگانی. قرن پنجم هجری - بماند که اصل داستان مربوط به خیلی پیش تر از اینهاست
Some times I feel as if I'm Jesus!
I suffer a while, then happiness comes to my family
p.s. If they are happy, I'm OK with suffering
شب تاریک و سنگستان و مو(من) مست
قدح از دست مو(من) افتاد و نشکست
نگهدارنده اش نیکو نگه داشته
وگرنه صد قدح نفتاده بشکست
از رباعیات باباطاهر
کتاب «جنایت و مکافات» اثر داستایوفسکی را نخوانید.
بلی، نخوانید! این کتاب بقدری قوی است که در دوران مطالعه اش حس مالیخولیایی می گرفتم. درگیری وجدان هشیار و خفته و جنگ بینشان را آشکارا در روح خود خواهید دید.
اعتراف می کنم؛
بارها مرگ خود را تصور کرده ام و در سوگ خویش اشک ریخته ام. به جای خودم و به جای دیگران.