یک زندگی، یک استایل

بایدها و نبایدها، دوست دارم ها و ندارم ها، گفتنی ها و نگفتنی های مربوط به یک سبک زندگی

یک زندگی، یک استایل

بایدها و نبایدها، دوست دارم ها و ندارم ها، گفتنی ها و نگفتنی های مربوط به یک سبک زندگی

لینوکس ایز لایف!


Feeling very pleased and satisfied with Linux Mint 16



ترکی ، فارسی


تنها فرق زبان ترکی و فارسی در این است که مصغر(کوتاه شده ی) نام «ابراهیم » در فارسی می شود ابی ولی در ترکی می شود ایبو



پ.ن البته فرق های خیلی کوچکی هم دارند مثلا کلی کلمه ی متفاوت و کلا دستور زبان متفاوت ولی این ها جزیی هستند، مهم آن فرق بالایی است! :دی

که از خاکیم و به خاک بازمیگردیم


شنیدم که وقتی سحرگاه عید

ز گرمابه آمد برون با یزید

یکی طشت خاکسترش بی‌خبر

فرو ریختند از سرایی به سر

همی گفت شولیده دستار و موی

کف دست شکرانه مالان به روی

که ای نفس من در خور آتشم

به خاکستری روی درهم کشم؟



معنی: در صبح یک روز عید، بایزید بسطامی (از عرفای بزرگ ایران) از حمام بیرون آمد. از پنجره  یکی از خانه ها داشتند یک تشت خاکستر را بیرون میریختند که از قضا بر سر او ریخته شد(در قدیم خاکستر کرسی یا خاکروبه خانه را در کوچه میریختند- هنوز فاضلاب و شهرداری نبود خب!) 

بایزید در حالیکه موها و سرپوشش کثیف شده بود، با کف دست صورتش را پاک می کرد و شکر می کرد و می گفت: ای نفس! من لایق آتش دوزخ هستم. پس جا ندارد که از یک خاکستر اخم و ناراحتی کنم.




پ.ن. آه



کشف


چــــه قـــــدر خــــــــــــوب که صدای آقای "علی قمصری" را هم در بین آهنگ های روی هارد کامپیوترم کشف کردم.

ترس



ترس آدم ها از عنکبوت خیلی بیشتر از میزان ترسشان از خداست.


گوگل پلاس

 این پلاس همش گیر داده که put a face to your name


سیزده بدر


تازه دور ورز بعد بود که متوجه کبودی زیر زانویم شدم. باید موقع بازی زمین خورده باشم!



پ.ن. منظور دور روز بعد از عنوان است!

توپ عربی


اینکه اسم واقعی یا ایرانیه این بازی چیست، نمیدانم. ما که 13 بدر ها، به همین نام بازی و کلی هم کیف میکنیم. تازه تا دو روز بعد هم از بس داد زده ایم گلویمان می گیرد
تمام عضلات بدنمان هم درد می کند!


از بازی های سنتی ایرانی است! افراد به دو گروه تقسیم می شوند. در دو انتهای یک مسیر مستقیم ، دو دایره روی خاک رسم می شود(به کمک گچ یا با خراشیدن خاک با چوب)
این دو ناحیه منطقه امن هستند.
اعضای یک گروه در دایره اول می ایستند. اعضای دیگر بسته به استراتژی خود در زمین پخش می شوند. توپ از نوع توپ تنیس روی زمین است(همان توپ های زرد رنگ کرک دار کوچک)
یکی از اعضای گروه 2، توپ را به سمت یکی از اعضای گروه 1 که آماده است پاس میدهد(پاس والیبالی). عضو گروه 1 توپ را با دست میزند و به سمت دایره دوم میدود. اعضای گروه 2 باید سریعا توپ را به دست بیاورند و با رساندن آن به نزدیک ترین فرد به عضو در حال فرار گروه 1 ، او را با توپ بزنند. اگر دونده قبل از اصابت توپ به دایره 2 برسد نوبت نفر دوم از گروه 1 است. در غیر اینصورت جای دو گروه عوض می شود.
اعضای گروه 1 که در دایره دوم هستند از فرصت های ممکن-هرگاه کسی متوجه آن ها نیست و در نتیجه با توپ مورد هدف قرار نخواهند گرفت- استفاه میکنند و به دایره اول باز میگردند تا سنگرشان در دایره اول خالی نماند و بتوانند چرخه بازی را به نفع خود ادامه دهند.

پ.ن.کلی قانون دیگر هم دارد. اگر روزی خواستید بازی کنید، بپرسید!