میدانید قدرت خدا چه شکلی ست؟
مستطیــــــــــــــل
خب خودشان توی دعای سحر میگویند:
و کل قدرتک مستطیله
یک پروانه آمده بود توی اتاقم گیر افتاده بود. پنجره باز بود اما نمی توانست راهش را پیدا کند. پشت شیشه مانده بود و هی بال بال میزد و هی خسته می شد و روی پرده می نشست. تمام جراتم را یکجا جمع کردم ! دستم را پشت چادرم قایم کردم و کمکش کردم که بیرون برود :دی
امروز برای اولین بار یک مرغ مگس خوار را از نزدیک دیدم :ذوق مرگ :دی
از آن ها که شونصد بار در ثانیه بال میزنند. قد یک انگشت بود. خودش آمده بود توی اتاقم. کنار چراغ شیشه ای رنگی قدیمی تزیینی بالای بوفه ی دیواری پر میزد.
پ.ن. پشت اتاق من باغ است.
هرگاه خواستید در زمان به جلو سفر کنید، طلا به همراه خود ببرید
و هرگاه خواستید در زمان به عقب برگردید، پول!
خانه مان چه کاه گلی باشد چه دژی مستحکم،
فـــرقــــــــــی نمی کند
فقط روزهایی که دوستم داری، احساس امنیت می کنم
...