امروز برای اولین بار یک مرغ مگس خوار را از نزدیک دیدم :ذوق مرگ :دی
از آن ها که شونصد بار در ثانیه بال میزنند. قد یک انگشت بود. خودش آمده بود توی اتاقم. کنار چراغ شیشه ای رنگی قدیمی تزیینی بالای بوفه ی دیواری پر میزد.
پ.ن. پشت اتاق من باغ است.
شایسته نیست به سخنی که از دهان کسی خارج شد، گمان بد ببری. چرا که برای آن برداشت نیکویی نیزمی توان داشت.
نهج البلاغه. حکمت ۳۶۰
این آقای جانی دپ همان ورژن انگلیسی حسین پناهی خودمان نیست؟!!
پ.ن. برای کار هر دوشان احترام قائلیم.
هرگاه خواستید در زمان به جلو سفر کنید، طلا به همراه خود ببرید
و هرگاه خواستید در زمان به عقب برگردید، پول!
گرفتم که خود هستی از عیب پاک
تعنت مکن بر من عیبناک
یکی حلقهٔ کعبه دارد به دست
یکی در خراباتی افتاده مست
گر آن را بخواند، که نگذاردش؟
وراین را براند، که باز آردش؟
نه مستظهرست آن به اعمال خویش
نه این را در توبه بستهست پیش
اعتراف میکنم؛
به طمع دعاهای عاقبت به خیری اش است، کاری اگر برای مادربزرگ انجام میدهم.
اسم این طفلک من رو یاد اگزما میندازه....خب واسه بچه تون اسم خوشگل و خوش آهنگ انتخاب کنید خو! واللا!!!
پ.ن. اسمش که مهم نیست فوتبال بازی کردنشو ببین اونوخ قضاوتش کن!